سلام:

زینبای جابر...

میدونستید حضرت زینب وامام سجاد علیهما السلام  رو از مدینه  بعد کربلا اخراج کردن....بخاطر روضه های عمه جان دعا های امام سجاد علیه السلام وبیدار کردن دل ها وتربیت  جان ها در خفقان مروانیان😭😭..

دوباره آوارگی...

ومردمی که سکوت کردند وبعدش فاجعه

 حره اتفاق افتاد..

ملعون حجاج بن یوسف از مسجد سرمی برید وتن ها می دویدند وسه روز جان ومال وناموس  اهل مدینه روحلال اعلام کرد😭😭

وبعد خانه کعبه رو آتیش

زدند😭😭

آبجی ها زیاد بخونیم دعای غریق رو

یا الله 

یا رحمن 

یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک

خدایا بما رحم کن از فتنه ها وغربال های آخرالزمان ..وصبری وظرفیتی زینبی بما بده تا رسالت ایشون رو به جهان ندا کنیم وکمر راست کنیم...وثابت قدم بمانیم تا ظهور مولامونو محقق کنیم


براش


تقدیم به مادر صبور داداش جابر....


اگر بگویم صبور و مقاومی مثل کوه... کم است چرا که  کوه هم تاب مقاومت در برابر غم های بزرگی چون از دست دادن همسر و فرزند را ندارد. 

اما تو با افتخارِ تمام ،دسته گلت را تقدیم درگاه خدایت کردی بدون اینکه لب به شکایت بگشایی... و این تجلی زیبای نور زینبی در وجود توست به هنگام قربانی کردن جگرگوشه هایش...

در مقام مادری به درجات عالیه ای چون مادریِ شهید ودر مقام همسری به درجه ای چون همسریِ شهید رسیده ای....

یقین دارم که در زندگی با همسر شهیدت نیز زندگی با طهارتی همچون زندگی حضرت مادر و امیرالمومنین داشته ای، نعم العون فی طاعه الله،  که فرزندانی چون جابر و جمیله و زینب را تقدیم محضر امام زمان کرده ای.... 

چه زیبا گفت پیرِما که: از دامن زن است که مرد به معراج میرسد....


مادر جان روزت مبارک❤️😍😍


براش


سلام خوبین؟؟؟

خسته نباشین..

من ازتماشاگرای تئاتر جابر بودم امروز..‌

میخواسم  بگم همه چی عااااالییییی بود.‌.

خیلی خوب..خیلی لذت بردم..از داستان ..دیالوگ ها..بازیگراکه عاااالییی بودن..بخصوص آقامصطفی و جابر و علی دوستش..بقیه هم خیلی خوب بازی کردن‌‌‌‌....

من هم کلی خندیدم ..

هم آخرش کلی گریه کردم‌‌‌...

باورتون نمیشه گریه م قطع نمیشد!!!

انقد گریه کردم سبک شدم...

هنوزم تو حس و حال نمایش موندم...

دلم خییییلی گرفته..!!!

ازدنیا و آدماش..حس میکنم دنیا ارزش هیچی و نداره...

چقد خوبه که جابر هم خوب زندگی کرد هم خوب مرد..‌شهید شد..

هنوزم حال گریه دارم..‌

پیام دادم فقط ازتون تشکرکنم و 

خسته نباشید بگم...خداقوت...

بااینکه نمیدونم شماتونمایش امروز چه نقشی داشتین ...

زنده باشید الهی..




برای من هم خییییلی دعاکنید...

که  همون شهید حال دلم رو خوب کنه

پیش خدا واسطه بشه..♡


براش


نمیدونم امشب چمه

فقط یه فرمانده میخوام مثل آقا مصطفی

یه فرمانده که حتی شده بزنه تو گوشم اما راه و چاهم رو نشونم بده

جابر فرماندهیم کن که بد باختم زندگی رو...